سازمان ملل حمله های هوایی روسیه به اوکراین را غیرقابل پذیرش دانست
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۶۴۵۰۳
به گزارش روز دوشنبه ایرنا از خبرگزاری رویترز؛ وی افزود: آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد عمیقا از گسترده ترین حملات هوایی روسیه به اوکراین از هنگام آغاز این جنگ (در ۲۴ فوریه/۵ اسفند ماه)، تکان خورده است.
در پی انفجار روز شنبه پل کرچ در شبه جزیره کریمه و رخدادهای متعاقب آن، کی یف پایتخت اوکراین پس از چند ماه آرام، روز دوشنبه دوباره از سوی روسیه مورد هدف قرار گرفت و این شهر و مناطق اطراف آن شاهد انفجارها و حملات هوایی متعدد بود که با واکنشهایی هم مواجه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باز صبح امروز خبرهای متعددی از وقوع انفجارهای مهیب در کییف پایتخت اوکراین و شهرهای اطراف آن در رسانه های بین المللی منتشر شد. سامانههای پدافند هوایی در بیشتر شهرهای اوکراین فعال شدند و هشدار حمله هوایی در سراسر این کشور اعلام شد. مقامهای دولتی و منطقهای از مردم خواستند با توجه به احتمال حملات بعدی از پناهگاهها خارج نشوند.
پوتین رییس جمهوری روسیه در جلسه شورای امنیت این کشور گفت: حملات موشکی امروز صبح به زیرساختهای اوکراین در پاسخ به چندین مورد از اقدامات تروریستی اوکراینیها و نه فقط حمله شنبه به پل کرچ کریمه بوده است. حملات دقیق روسیه در پاسخ به اقدامات تروریستی کییف بود. اینکه سرویس ویژه اوکراین مغز متفکر و عامل حمله تروریستی به پل کریمه بوده، واضح است. رژیم کییف زمان طولانی است که از روشهای تروریستی استفاده میکند.
پوتین با بیان اینکه درصورت ادامه این اقدامات تروریستی در خاک روسیه، پاسخ مسکو قاطع خواهد بود، افزود: واکنش روسیه به عملیاتهای تروریستی اوکراینیها با توجه تهدیدی که ایجاد میکند، مطابقت خواهد داشت.
رییسجمهوری روسیه با اشاره به سایر حملات اوکراین در خاک این کشور، تصریح کرد: مواردی مشابه حمله تروریستی اخیر آنها در کریمه، پیشتر در تاسیسات انرژی و زیرساختهای حمل و نقل روسیه نیز انجام شده است که شامل تلاش برای انفجار بخشی از سیستم انتقال گاز "ترک استریم" میشود. مدارک لازم برای اثبات دخالت اوکراینیها از جمله شهادت عاملان این اقدامات تروریستی وجود دارد.
«جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در توییتی به انفجارهای امروز اوکراین واکنش نشان داد و ضمن محکوم کردن آن نوشت: چنین اقداماتی در قرن بیست و یکم جایی ندارد. ما در کنار اوکراین میایستیم. کمکهای نظامی بیشتری از طرف اتحادیه اروپا در راه است.
«روبرتا متسولا» رییس پارلمان اروپا نیز درباره حوادث امروز اوکراین اظهار داشت: اروپا چشمانش را بر اقدامات روسیه نخواهد بست.
همچین «جیمز کلورلی» وزیر امور خارجه انگلیس در واکنش به وقایع امروز، حمله موشکی روسیه به مناطق شهری اوکراین را غیر قابل قبول خواند.
در همین حال وزارت امور خارجه مولداوی در بیانیهای اعلام کرد موشکهای کروز روسیه حریم هوایی این کشور را نقض کردهاند.
ولودیمیر زلنسکی رییسجمهوری اوکراین نیز از اولاف شولتس و امانوئل مکرون سران آلمان و فرانسه خواهان پاسخ محکم و قاطع به این حملات شد.
حدود ساعت ۶ صبح روز شنبه یک کامیون باری در بخش بزرگراهی پل کریمه از سمت شبه جزیره تامان منفجر شد. این انفجار، آتش سوزی هفت مخزن سوخت قطاری که به سمت کریمه در حال حرکت بود را منجر شد. پل «کرچ» نماد الحاق کریمه به روسیه تلقی میشود.
روسیه پس از ضمیمه کردن کریمه به خاک خود در سال ۲۰۱۴ شروع به احداث این پل کرده بود. از این پل بر روی تنگه کرچ، به ویژه برای انتقال تجهیزات نظامی ارتش روسیه استفاده میشود. اهمیت این پل از منظر نمادین و نیز لجستیکی سبب شده تا تحلیلگران این انفجار را یکی از تحولات سرنوشتساز در مسیر درگیری های اوکراین بدانند.
ولادیمیر پوتین رییسجمهوری روسیه شب گذشته این انفجار را تروریستی اعلام کرد و گفت: سرویسهای ویژه اوکراین، عاملان این حمله تروریستی بودند. رئیس کمیته تحقیقات روسیه نیز اوکراین را مسئول این حمله عنوان کرد و افزود: تعدادی از افرادی که در این انفجار دست داشتند شناسایی شدند.
در این میان واکنش مقامهای اوکراینی از جمله ولودیمیر زلنسکی رییسجمهور این کشور، مشاور او و همچنین وزارت دفاع اوکراین نیز به این انفجار، بسیاری را بر آن داشت که اوکراینیها را مسئول این انفجار بدانند اما میخایلو پودولیاک مشاور رییس جمهوری اوکراین در توییتی سخنان شب گذشته پوتین را بدبینانه خواند و نوشت: تنها یک تروریست در منطقه وجود دارد و همه دنیا آن را میشناسند.
همچنین «دیمیتری مدودف» معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه در پی تروریستی خواندن انفجار کریمه توسط پوتین، گفت: باید حمله تروریستی اوکراینیها را با کشتن تروریستها پاسخ دهیم.
برچسبها اوکراین روسیه سازمان ملل متحد جوسپ بورل ولودیمیر زلنسکی تحولات اوکراین آلمان بحران اوکراین مسکو کی یف اولاف شولتس اتحادیه اروپا ولادیمیر پوتین جنگ اوکراین و روسیه پروندهٔ خبری جنگ در اوکراینمنبع: ایرنا
کلیدواژه: اوکراین روسیه سازمان ملل متحد جوسپ بورل ولودیمیر زلنسکی تحولات اوکراین آلمان بحران اوکراین مسکو کی یف اولاف شولتس اتحادیه اروپا ولادیمیر پوتین جنگ اوکراین و روسیه اوکراین روسیه سازمان ملل متحد جوسپ بورل ولودیمیر زلنسکی تحولات اوکراین آلمان بحران اوکراین مسکو کی یف اولاف شولتس اتحادیه اروپا ولادیمیر پوتین جنگ اوکراین و روسیه اقدامات تروریستی حمله تروریستی رییس جمهوری اوکراینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۴۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیزهایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.
به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص میشود که نیروهای تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب میشود. تالکین خوب میدانست چه وضعیتی را توصیف میکند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا میکرد. در آن سالها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.
ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاشهای جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماههای گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آنها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.
رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه میخواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری میتوانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیروهای متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.
بر اساس همین تحلیل، نمیتوان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همانهایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمیتواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.
ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایتهای مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»
پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان میدهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغانها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیروهای نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آنها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه میتوانست از بروز هر دوی این وضعیتها جلوگیری کند.
جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدتها استدلال میکرد، برخی از نزاعهای موجود در کشورهای دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزشهای بنیادینی که ما آنها را ارج مینهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادیهای فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلالهای انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.
خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش میرود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سالهای ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دورهای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر میرسد که چینیها از هرگونه نمایش قدرت امتناع میکنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.
اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر میرسد که در جنگ سرد دوم ما دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.
حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوتهای بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟
اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالاهای مختلفی که در چین تولید میشوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی میکند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاستهای صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطریهای خورشیدی، خودروهای برقی و باطریهای لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکتها و کارگران آمریکایی و شرکتها و کارگران سراسر جهان است.
رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهیهای دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.
ایرانیها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشورهای توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندیهای دفاعی آمریکاست.»
بنابراین به نظر میرسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.